به گزارش خبرنگار فرهنگی تابناک، صالحی یک تحصیلکرده حوزوی است. وی در مشهد به دنیا آمده و در فلسفه تحصیل کرده و اساسا سابقه مناسبی در حوزه فرهنگی و رسانه ای دارد؛ اما این که او ارشاد را مدیریت خواهد کرد و یا تحولی را در آن باعث خواهد شد، شاید مهم ترین طرح مساله در باب وزارت دوباره اش باشد.
گفتنی است؛ وی پیش از آن که جانشین مرحوم سید محمود دعایی در موسسه اطلاعات باشد، سابقه حضور در وزارت ارشاد را نیز داشت.
هفت سال پیش، درست در چنین روزی
هفت سال پیش، در چنین روزی و در ۲۱ مرداد ماه ۱۳۹۶ سید عباس صالحی، گزینه حسن روحانی برای وزارت ارشاد بود که در مصاحبه ای با تاکید بر دشواریهای حوزه فرهنگ و هنر کشور و تناقضهای موجود، ابراز امیدواری نمود که بتوان این تناقض ها را برطرف کرد. حال بعد از دوران وزارت او، وزیر دیگری نیز در آخرین روزهای کاری اش قرار گرفته، ولی تناقض های حوزه فرهنگی همچنان جریان دارد.
صالحی خانواده خود را خانواده ای علاقه مند به فیلم و تئاتر معرفی می کند و می گوید: شاید یکی از چیزهایی که خانواده ما را دور هم جمع میکند، همین دیدن فیلم و تئاتر باشد. این علاقه از بچههای کوچک تا فرزندان بزرگ ما که در دههی سوم زندگیشان هستند، وجود دارد و مجموعا یک خانوادهی حرفهای سینمارو - تئاتربین و علاقهمند به حوزه هنر هستیم.
او اکنون مدیرمسئول روزنامه اطلاعات و نماینده ولی فقیه در مؤسسه اطلاعات است. صالحی پیش از وزارتش در دولت روحانی، در دولت یازدهم به عنوان معاون امور فرهنگی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی فعال بود و سپس به دنبال استعفای علی جنتی از این وزارتخانه از مهرماه ۱۳۹۵ به سرپرستی وزارت ارشاد منصوب شد و پس از برگزاری انتخابات ریاست جمهوری سال ۱۳۹۶، با رای اعتماد نمایندگان مجلس به عنوان وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی دولت دوازدهم آغاز به کار کرد.
پس از معرفی سیدعباس صالحی توسط رییس دولت دوازدهم به مجلس، وی اهداف این وزارتخانه را در سه بخش «صیانت و تعالی هویت و سبك زندگی اسلامی – ایرانی»، «حمایت و تقویت آفرینش های فرهنگی و هنری» و «ارایه نقش پیشتاز و الهام بخش فرهنگی ایران در منطقه و جهان» را دسته بندی و به مجلس ارایه كرد.
مخالفان صالحی، موافقش بودند!
صالحی به سبك و سیاق تمام وزیران دیگر در نشست علنی مجلس حاضر شد تا رای اعتماد از آنها بگیرد؛ رای اعتمادی كه وی را سكاندار وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی می كرد.
هرچند قاسم میرزایی نیكو، نماینده مردم دماوند و محمود صادقی، نماینده مردم تهران در مجلس آن دوره به عنوان مخالف وی ثبت نام کرده بودند، در واقع به نوعی موافق وی حرف زدند و به جای وزیر به ایرادات ساختاری وزارتخانه پرداختند. در این میان، صرفا خدیجه ربیعی، نماینده مردم بروجن در مجلس بود که به سبب نبود راهكار عملی در برنامه صالحی با این او مخالفت كرد.
جمله «شفافیت، کیمیاست» از تاکیدات او در زمان سکانداری وزارت ارشاد است؛ جملهای که باید در عملکرد وی در دوران جدید هم مورد توجه باشد، چون دست کم در شعارهای پزشکیان، چنین گزاره هایی به وضوح دیده و تکرار شده است.
صالحی اختیارات وزیر را محدود می داند، اما مجدد می آید!
وزیر پیشنهادی که در سال ۱۳۹۶، اختیارات وزیر ارشاد را حداقلی می دانست و در برابر آن، از ضرورت و الزام پاسخگویی نامحدود وزیر سخن گفته بود، بار دیگر به حضور در راس وزارتخانه ای با اختیارات محدود، دل خوش کرده و معتقد است، فرهنگ بنیان رشد اجتماعی است و وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی را به واژه وزارت ارشاد تقلیل نمیدهیم.
حرفی برای نسل زِد؟!
سؤال پایانی این نوشته به دغدغه مهمی می پردازد که شاید از نگاه خیلی ها مغفول مانده است؛ اما خود آقای پزشکیان حداقل در ایام تبلیغات انتخاباتی، بدان بی توجه نبود. صالحی امروز برای نسل تازه و دغدغه های فرهنگی آنها، چه حرفی برای گفتن دارد؟
در حالی که فاصله پدر و مادرهای جوان با فرزندان نونهال و نوجوان خود، به لحاظ فرهنگی در دورترین فاصله است، چقدر می توان به همزبانی و همدلی صالحی و صالحی ها با این نسل و دغدغه های آنها امیدوار بود؟
این سؤال را احتمالا پاسخی عمیق و صادقانه تر لازم است.
آقای صالحی که رهبر انقلاب در حکم انتصاب وی به مدیریت روزنامه اطلاعات، وی را در صدر فهرست افراد مناسب عنوان کردند، احتمالا رای مجلس را هم برای وزارت کسب خواهد کرد. او باید قدردان این کلیدواژه باشد و ای کاش با رسیدن به وزارت و حتی پیش از آن، برای این حوزه، یعنی ماجرای نسل زد، بیش از هر حوزه دیگری وقت بگذارد و درباره اش بیندیشد؛ هر چند همواره همه حوزه های فرهنگی، پر از مساله و چالش هستند.